شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
بیاد شهید محمد روستا (شرح حال مادر شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای محمد ای گل زیبا ی من نـازنین باوفایم رود رود ای خـدا سرو روانم می رود سرو قدت از چه در خاک اوفتاد ای خوش آنروزی که بودی یاورم چشم بر راهم که تو آیی ز در روز عید فطر بودم منتظر ای امید مادر دلخسته ات ای محمد ای گل خوشبوی من با یتیمی من تورا پرورده ام نیست بابایت به بیند شادیت جامه شادی برایت دوختم میروی اکنون سوی بابای خویش رفتنت از نزد مـا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای محمد ای گل زیبا ی من نـازنین باوفایم رود رود ای خـدا سرو روانم می رود سرو قدت از چه در خاک اوفتاد ای خوش آنروزی که بودی یاورم چشم بر راهم که تو آیی ز در روز عید فطر بودم منتظر ای امید مادر دلخسته ات ای محمد ای گل خوشبوی من با یتیمی من تورا پرورده ام نیست بابایت به بیند شادیت جامه شادی برایت دوختم میروی اکنون سوی بابای خویش رفتنت از نزد مـا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هدایت الله شبانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
بسم الله الرحمن الرحیم سلام به مادر و برادران بزرگوارم، مادرجان مرا ببخش که به حرف شما گوش نکردم. درست است که شما دلتان برای فرزندتان میسوزد، درست است. این هم راه حسین(ع) است و من را ببخشید. این کار کوچک من بود که وصیتنامه خودم را بنویسم. من از شما می خواهم که اگر شهید شدم برای من گریه نکنید و شما خوشحال باشید که پسری را در راه حسین(ع) دادهاید. مادرجان و پدرجان خون من از برادران دیگرم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
بسم الله الرحمن الرحیم سلام به مادر و برادران بزرگوارم، مادرجان مرا ببخش که به حرف شما گوش نکردم. درست است که شما دلتان برای فرزندتان میسوزد، درست است. این هم راه حسین(ع) است و من را ببخشید. این کار کوچک من بود که وصیتنامه خودم را بنویسم. من از شما می خواهم که اگر شهید شدم برای من گریه نکنید و شما خوشحال باشید که پسری را در راه حسین(ع) دادهاید. مادرجان و پدرجان خون من از برادران دیگرم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد جعفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد جعفر رحیمی »
اوایل سال ۱۳۳۶ شمسی، در روستای قلعه عجم کودکی از تبار هابیل به دنیا آمد. نام او را از روی عشق و علاقه به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محمدجعفر گذاشتند. محمدجعفر دوران کودکی را با رنج و محرومیت، اما صفا و صمیمیت روستا طی کرد. اگرچه در روستایی محروم بزرگ شد، ولی خانوادهاش آنقدر عزیزش میداشتند که کمبود امکانات بههیچوجه مانع از بروز استعداد درخشانش نشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفتِ روستای قلعه عجم، از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد جعفر رحیمی »
اوایل سال ۱۳۳۶ شمسی، در روستای قلعه عجم کودکی از تبار هابیل به دنیا آمد. نام او را از روی عشق و علاقه به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محمدجعفر گذاشتند. محمدجعفر دوران کودکی را با رنج و محرومیت، اما صفا و صمیمیت روستا طی کرد. اگرچه در روستایی محروم بزرگ شد، ولی خانوادهاش آنقدر عزیزش میداشتند که کمبود امکانات بههیچوجه مانع از بروز استعداد درخشانش نشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفتِ روستای قلعه عجم، از...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رباعیات
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به عزیزان، شهدای فی سبیلالله 10/4/1359 نیریز آمد به برم شمع شهادت در دست در خانه نشست و با دلم در پیوست او شعله شد و همیشه جاوید بماند بیچاره منم که مردهام اینجا هست ((( یاد آور عصیان خدائیست شهید پیکارگر دشت رهائیست شهید میسوزد و شعله میدهد بر همه خلق روشنگر معراج نهائیست شهید ((( جان میسپرد به راه اسلام شهید سر هدیه دهد، هدیه به اسلام شهید در راه شهادت نهراسد هرگز چون زنده کند پیام اسلام شهید ((( دل گفت به پرواز هدایت برخیز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به عزیزان، شهدای فی سبیلالله 10/4/1359 نیریز آمد به برم شمع شهادت در دست در خانه نشست و با دلم در پیوست او شعله شد و همیشه جاوید بماند بیچاره منم که مردهام اینجا هست ((( یاد آور عصیان خدائیست شهید پیکارگر دشت رهائیست شهید میسوزد و شعله میدهد بر همه خلق روشنگر معراج نهائیست شهید ((( جان میسپرد به راه اسلام شهید سر هدیه دهد، هدیه به اسلام شهید در راه شهادت نهراسد هرگز چون زنده کند پیام اسلام شهید ((( دل گفت به پرواز هدایت برخیز...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید حسین نصیرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
آنانکه ره عشق گزیدند همه در معرکه روکــن فتح از عشق است در کوی حقیقت آرمیدند همه هـر چند سپـــاه او شهیدنـد همــه سروان نیروی هوائی، حسین نصیرپور، لالهایی از لالهزار خطه نیریز و گلی از گلستان عشق و ایثار، فرزند لطفالله، در روز بیستم دی ماه 1334غنچه وجودش شکفت. روزها و ماهها را سپری کرد و برای فراگیری علم و دانش، وارد دبستان امیرکبیر شد. پس از طی دوره راهنمایی، تحصیلاش را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
آنانکه ره عشق گزیدند همه در معرکه روکــن فتح از عشق است در کوی حقیقت آرمیدند همه هـر چند سپـــاه او شهیدنـد همــه سروان نیروی هوائی، حسین نصیرپور، لالهایی از لالهزار خطه نیریز و گلی از گلستان عشق و ایثار، فرزند لطفالله، در روز بیستم دی ماه 1334غنچه وجودش شکفت. روزها و ماهها را سپری کرد و برای فراگیری علم و دانش، وارد دبستان امیرکبیر شد. پس از طی دوره راهنمایی، تحصیلاش را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی)...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسین لاله
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴، کودکی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد که چون یاس سپید، پاک و بیآلایش بود و چهره او نشان از مهربانی داشت. لبهای سرخفامش گلبرگهای سرخ شقایق را میماند که حکایت از شور شهادت و عشق به سالار شهیدان میکرد. پدرش که از علاقهمندان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) بود، کودک نورسیده را در آغوش کشید و با زمزمه خوش اذان و اقامه در گوشهای کوچک، ولی شنوای وی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴، کودکی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد که چون یاس سپید، پاک و بیآلایش بود و چهره او نشان از مهربانی داشت. لبهای سرخفامش گلبرگهای سرخ شقایق را میماند که حکایت از شور شهادت و عشق به سالار شهیدان میکرد. پدرش که از علاقهمندان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) بود، کودک نورسیده را در آغوش کشید و با زمزمه خوش اذان و اقامه در گوشهای کوچک، ولی شنوای وی،...
به یاد شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چون حبیببنمظاهر رفت دهقانپور ما ریشچونبرفش زخونپاک او گشتی خضاب مرحبا خوش آمدی ای پیر مرد باوفا چونتو بودی از دل و جان عاشقوشیدای ما آفرین بر غیرت و برهمت و عـزم تو باد ای حبیب ما چه نیکو آمدیخوش آمدی پاسداران را تو پیک جبهه ها بودی پدر تو زخونخود محاسن را چه رنگین کردهای چشمبردرهر کسی بودش عزیزی در سفر اینک ای روشن ضمیر و پاک باز و پاک بین پیرمردان توسرمشق شهادت گشتهای پیکر پاک...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چون حبیببنمظاهر رفت دهقانپور ما ریشچونبرفش زخونپاک او گشتی خضاب مرحبا خوش آمدی ای پیر مرد باوفا چونتو بودی از دل و جان عاشقوشیدای ما آفرین بر غیرت و برهمت و عـزم تو باد ای حبیب ما چه نیکو آمدیخوش آمدی پاسداران را تو پیک جبهه ها بودی پدر تو زخونخود محاسن را چه رنگین کردهای چشمبردرهر کسی بودش عزیزی در سفر اینک ای روشن ضمیر و پاک باز و پاک بین پیرمردان توسرمشق شهادت گشتهای پیکر پاک...